Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - مریم سرخوش: پاندمی کووید-۱۹ تا همین دیروز بیش از ۶۰۰ میلیون نفر را مبتلا کرده و جان بیش از ۶ میلیون نفر را هم گرفته است. اما از وضعیت ابتلای سایر مردم جهان آمار دقیقی در دست نیست؛ اینکه چند درصد از این افراد کرونا را تجربه کرده یا توانسته‌اند از دست این ویروس پرجهش کووید که به‌گفته متخصصان تقریبا هر ۲ماه یک‌بار یک جهش دارد، در امان باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متخصصان ادعای برخی افراد درباره مبتلا نشدن به کرونا را تأیید می‌کنند اما معتقدند که جمعیت آنها بسیار کم و معدود است. «علی میلانی» ایمونولوژیست و عضو انجمن ایمنی‌شناسی و آلرژی ایران و «احمد مهری» اپیدمیولوژیست و پژوهشگر حوزه کرونا درباره اینکه با گذشت بیش از ۲.۵ سال از شیوع پاندمی کرونا در ایران و جهان، چه افرادی و به چه دلایلی مبتلا به کرونا نشده‌اند، به سؤالات همشهری پاسخ دادند.

به‌ گفته آنها بخش قابل‌توجهی از این افراد کرونایی‌های بدون علائم هستند که فقط ناقل ویروس بوده‌اند اما پدیده تصادف، ژنتیک، فاکتور سن، ژنوتیپ‌های HLA، گروه‌های خونی، اقلیم جغرافیایی، مراودات اجتماعی، ارتباطات بین‌المللی، میزان تست‌ و آمادگی نظام سلامت در هر کشور هم ازجمله فاکتورهایی است که در مبتلا نشدن یا ابتلای بدون علائم به کرونا در افراد مطرح است.

عوامل مؤثر در مبتلا نشدن به کرونا

برخی افراد مدعی هستند که از ابتدای شیوع پاندمی کووید-۱۹ به این بیماری مبتلا نشده‌اند و این مسئله می‌تواند چند دلیل داشته باشد، اما به‌طور کلی درباره کرونا نمی‌توان با قطعیت اظهارنظر کرد و تمامی عواملی که ذکر می‌شود، می‌تواند یا احتمال دارد که دلیل تفاوت بروز بیماری و مبتلا نشدن افراد به کووید-۱۹ باشند.

احمد مهری، اپیدمیولوژیست با بیان این مطلب به همشهری می‌گوید:‌ «در یک مطالعه جهانی، تصویر بالینی بیماران کووید نشان داد که حدود ۴۰ درصد از مبتلایان با وجود مثبت‌شدن تست‌شان، ناقل یا حامل ویروس هستند اما هیچ علامتی ندارند. در برخی افراد این عدد به ۵۰ تا ۵۷درصد هم می‌رسد؛ یعنی از هر ۲ مبتلا یک نفر علائم ندارد اما ناقل ویروس هستند.»

به‌ گفته مهری، در ‌برخی مطالعات بالینی هم مشخص شد که حدود ۵۰تا ۶۰درصد مبتلایان که علائم خفیف دارند، ابتلا به کرونا را انکار می‌کنند: «گروهی هم هستند که از لحاظ ژنتیک بیماری را نشان نمی‌دهند اما درصد این افراد بسیار ناچیز است. در بحث گروه‌های خونی هم این مسئله مطرح است اما نمی‌توان اینطور گفت که افراد به‌دلیل دارا بودن یک گروه خونی، بدن مقاوم‌تری دارند.»

او تأکید می‌کند: «به‌طور کلی براساس پدیده شانس می‌توان ادعا کرد که برخی افراد به کرونا مبتلا نشده‌اند، مشابه آن چیزی که گفته می‌شود افراد دارای اضافه وزن و سیگاری در معرض ابتلا به سکته قلبی قرار دارند اما هیچ زمانی دچار سکته نمی‌شوند: «در این‌باره اگر بتوان میزان ورود ویروس به بدن را کاهش داد، فرد علائم کمتری درصورت بروز بیماری خواهد داشت. عوامل ژنتیک در نژادهای مختلف و میانگین سنی جوان هم در بروز بیماری تأثیرگذار است. مثلا در همسایگی ایران، کشوری مثل عراق با وجود برگزاری مراسم مذهبی اما شیوع بیماری کمتر گزارش می‌شود و یکی از دلایل آن را می‌توان جوان‌ بودن جمعیت این کشور عنوان کرد. میانگین سنی این کشور ۲۱ سال و در ایران به بیش از ۳۵سال رسیده است. برخی افراد هم به‌دلیل رعایت پروتکل‌های بهداشتی و قرارنداشتن در معرض آلودگی، کمتر بیمار می‌شوند. به همین دلیل این فرضیه هم مطرح است که در استان‌های با تراکم کمتر، انتقال ویروس کرونا و بروز بیماری نسبت به استان‌های پرتراکم کمتر است.»‌

او درباره اینکه آیا این مسئله شامل استان‌های جوان ایران هم بوده است، می‌گوید: «مطالعاتی در این‌باره با فاکتورهای عوامل ابتلا، بستری، بدحالی و فوت انجام دادیم و نشان داده شد که گروه‌های دارای میانگین سنی کمتر در این‌باره ریسک کمتری دارند. اگر فاکتور سن را به‌عنوان پیشگیری‌کننده از فوت و بستری درنظر بگیریم، استان‌هایی که میانگین سنی کمتری دارند، آسیب‌پذیری کمتری داشته‌اند.»

این اپیدمیولوژیست معتقد است در شرایط پاندمی هر کشوری که آمار کمتر یا بیشتر داشته باشد، الزاما به‌ معنای بهتر یا بدتر بودن شرایط نیست: «باید دید که کشورها در یک سطح مشخص از تعداد تست‌گیری، آیا آمارهای یکسان و قابل مقایسه دارند. برخی کشورها میزان تستی که انجام دادند، بسیار قابل توجه بود اما برخی کشورها اصلا آماری از موارد شناسایی بیماری نداشتند.»

مهری در پاسخ به این سؤال که با وجود تفاوت در تست‌گیری‌ها اما آمارهای فوتی کمتر در برخی کشورها از جمله قاره آفریقا می‌تواند دلیل کمتر بودن ابتلا در این مناطق بوده باشد هم بیان می‌کند: «با شیوع پاندمی همه انتظار داشتند که کرونا کشته‌های زیادی در آفریقا داشته باشد اما در این کشورها با وجود فقر موجود، به‌دلیل درگیری با بیماری‌های عفونی دیگر، سیستم‌های سلامت‌ در آمادگی بیشتری قرار دارند. علاوه بر این، کشورهای آفریقایی بسیار کمتر از کشورهای آسیایی یا اروپایی مراودات اجتماعی و بین‌المللی دارند.»

این پژوهشگر حوزه کرونا درباره پیش‌بینی که اکنون درباره آینده کرونا مطرح می‌شود، عنوان می‌کند: «اگر کسی اکنون مدعی پایان پاندمی است، در دنیای علمی به سر نمی‌برد. اما مردم از رعایت پروتکل‌ها خسته شده‌اند و این خاصیت اپیدمی است که جامعه را در شرایط سختی قرار می‌دهد. در این‌باره با توجه به تغییر ماهیت بیماری کووید-۱۹ به‌روزشدن پروتکل‌ها اهمیت دارد. اینکه در آینده چه خواهد شد، باید گفت احتمالا در ماه‌های آینده موج جدید بیماری وجود خواهد داشت اما باید منتظر بود و دید که سویه یا زیرسویه‌های بیماری چه ویژگی‌هایی دارند. البته در پیک‌های مختلف افراد زیادی مبتلا شدند و هم‌اکنون به‌دلیل ابتلای گسترده و تزریق واکسن، ایمنی در بسیاری از مردم دنیا ایجاد شده است.»‌

یک ویژگی پروتئینی برای مقاومت در برابر کرونا

می‌توان ادعا کرد که برخی افراد مبتلا به SARS COV۲ نشده و ایمنی داشته باشند اما جمعیت آنها بسیار اندک و تک‌شمار است. این نکته‌ای است که علی میلانی، ایمونولوژیست و عضو انجمن ایمنی‌شناسی و آلرژی ایران بیان می‌کند و  به همشهری می‌گوید: «این افراد به ۲ گروه عمده تقسیم می‌شوند؛ گروه اول کودکان که به‌دلیل خصلت سیستم ایمنی و دریافت واکسن‌های اولیه‌، نسبت به سایر بیماری‌های ویروسی هم مقاومت بیشتری دارند. گروه دوم هم افرادی هستند که واجد پروتئین‌های خاص در کمپلس سازگار نسجی (HLA) هستند که جاذبه بسیار بالایی در جذب پروتئین‌های ویروسی شامل پروتئین اسپایک ویروس را دارند. ژنوتیپ‌هایی از این ملکول‌ها گرایش و چسبندگی زیادی به پروتئین‌های ویروس از خود نشان می‌دهند و همین باعث می‌شود که بیماری در برخی از افراد بسیار ضعیف بروز کند یا فرم خفیف و بدون علامت داشته باشد.»

به‌گفته میلانی، برخی گروه‌های خونی هم مقاومت بیشتری نسبت به کرونا داشتند که این هم با نوع HLA ارتباط دارد: «در برخی مناطق جغرافیایی هم با وجود رعایت نشدن موازین بهداشتی، ابتلا به فرم‌های شدید مطابق با منحنی پاندمی در کشورهای دیگر نبوده است. مثل کشورهای آفریقایی که یکی از دلایل آن نور خورشید در این مناطق است. این مسئله منجر به تولید ویتامین D۳ در بدن است که نقش بسیار حیاتی در تنظیم سیستم ایمنی و دفاعی بدن دارد.»

به‌گفته این ایمونولوژیست، سن و بیماری‌های زمینه‌ای هم فاکتور دیگری در ابتلای خفیف و شدید به بیماری است: «البته ابتلا به فرم‌های بدون علامت، ضعیف و شدید علاوه بر عوامل ژنتیک به پارامترهای محیطی هم مرتبط است. به همین دلیل شدت ابتلای افراد را نمی‌توان یک امر صفر و یک درنظر گرفت و قطعیتی درخصوص پیش‌بینی شدت ابتلا وجود ندارد.»

میلانی در پاسخ به این سؤال که آیا آماری درباره اینکه چند درصد از مردم دنیا به کووید-۱۹ مبتلا نشده باشند، وجود دارد، بیان می‌کند: «آمار شفافی در این‌باره وجود ندارد، اما یک چیز را می‌توان با قطعیت عنوان کرد. اینکه ۲ حالت بیماری علامت ندارد؛ اول دوره کمون (۵ تا ۱۴روز) و دوم افرادی که بدون علامت مبتلا می‌شوند. در قشر سالم جامعه حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بسته به واریانت ویروس ابتلا به بیماری بدون علامت است، این مسئله به‌ویژه درباره گروه مولد و جوان بیشتر وجود دارد.»

او به این مسئله هم اشاره می‌کند که مواجهه فرد با میزان ویروس هم اهمیت زیادی در ابتلای خفیف یا شدید او دارد: «مثلا فردی که در خیابان با بیمار مبتلا به کرونا تماس دارد، با یک سرفه مقدار بسیار کمی از ویروس وارد بدن او می‌شود اما شرایط دیگر را باید با مثال ۲فوتبالیست ایرانی (علی انصاریان و مهرداد میناوند) برآورد کرد که به‌مدت طولانی و در محیط سربسته با یک شخص مبتلا به کرونا در تعامل بودند و حجم بسیار زیادی از ویروس به بدن آنها وارد شد. این مسئله لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی به‌ویژه در اماکن سربسته را تأکید می‌کند.»

کووید-۱۹ آخرین پاندمی جهان نخواهد بود

او درباره وضعیت فعلی کرونا و پیش‌بینی‌ که درباره آن وجود دارد هم می‌گوید: «امکان دارد که موج جدید و پیک بیماری در فصول سرد سال رخ دهد. اما چیزی که اکنون وجود دارد، افول ویروس است. تجربه در علوم زیست‌شناسی نشان داده که وقتی ویروس در این مرحله از حیات خود قرار می‌گیرد، معمولا در مرحله ورود به فاز اندمیک است. اما نباید به این موضوع دل خوش کرد و با سهل‌انگاری و بی‌توجهی به پروتکل‌های بهداشت و افزایش گردش ویروس در جامعه، زمینه را برای جهش‌هایی با ایجاد فرم و انتقال بیشتر همزمان آن را فراهم کرد.»‌

به‌گفته میلانی کووید-۱۹ آخرین پاندمی جهان نخواهد بود و در آینده هم ویروس‌های جدید کشورها را تهدید خواهد کرد، در این‌باره ۲ بحث اصلی مطرح است؛ ژن و سبک زندگی: «تمام کاری که انسان می‌تواند برای خودش انجام دهد، اصلاح سبک زندگی (تغذیه و محیط زندگی) است چون تغییر در ژن امکان‌پذیر نیست. البته با آزمایش‌های ژنتیک از همان کودکی می‌توان مشخص کرد فرد در معرض ابتلا به چه بیماری‌هایی است. سبک زندگی در این باره مهم است. به‌عنوان مثال، کودکی که استعداد ژن دیابت دارد، باید مواد غذایی پرکالری در او کاهش و فعالیت‌های ورزشی افزایش پیدا کند. یا افرادی که مستعد ابتلا به‌خودایمنی و کهنسالان که باید سطح ویتامین D۳ در آنها بالا باشد. افراد دچار کم‌خونی هم در معرض ابتلا به بیماری‌ها قرار دارند چرا که این افراد حتی تزریق واکسن در آنها هم به‌خوبی عمل نمی‌کند. افرادی که سیگار می‌کشند، مستعد ابتلا به نوع شدید کووید-۱۹ هستند چرا که دود ناشی از سیگار روی آنزیم‌های آنها را می‌پوشاند و منجر به افزایش فشار خون می‌شود. آلودگی هوا و ذرات آلاینده هم می‌تواند هر نوع آنتی‌ژن را وارد خون انسان‌ها کند و منجر به تضعیف بدنی آنها شود.»‌

کد خبر 704537 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها سلامت كرونا در ايران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سلامت كرونا در ايران بروز بیماری میانگین سنی مبتلا نشدن برخی افراد بدون علامت پروتکل ها بیماری ها کووید ۱۹

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۴۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند

تیک‌های جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌های تیک تاک می‌کند.

جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج می‌برد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک به‌وجود می‌آید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روان‌شناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.

خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته می‌شود. شواهد فراوان نشان می‌دهند مجموعه‌ای از عفونت‌ها می‌توانند موجب وضعیت‌هایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روان‌پریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز می‌توانند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان به‌ندرت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی می‌تواند پیامد‌های عمیقی برای میلیون‌ها فرد مبتلا به بیماری‌های روانی داشته باشد که درحال‌حاضر به‌خوبی تحت درمان قرار نمی‌گیرند. به‌عنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماری‌های عودکننده مبتلا می‌شوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمی‌یابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش دارو‌های مختلف درنهایت بهبود می‌یابند. درک عمیق‌تر مولفه‌های زیستی سلامت روان می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان‌های هدفمندتر منجر شود.

از دیرباز، رشته روانپزشکی به‌جای اینکه بر علل زمینه‌ای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقه‌بندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیار‌های تشخیصی است. گرچه این راهنما به یک‌دست‌شدن تشخیص‌ها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسم‌های پشت‌صحنه‌ی اختلالات روانی بیماران را گروه‌بندی می‌کند.

بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این موارد واقعا بیماری‌های مجزایی هستند. درعین‌حال، افسردگی و اضطراب به شکل‌های مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیص‌های متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوت‌های معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر می‌تواند به تنوع بالای بیماران شرکت‌کننده در کارآزمایی‌های دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکت‌کنندگان، این آزمایش‌ها نتیجه‌ای حاصل نکنند.

تلاش‌های پیشین برای یافتن مکانیسم‌های علّی برای بیماری‌های روانی چالش‌برانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایه‌ی طبقه‌بندی‌های مبتنی‌بر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایند‌های بیماری مغز شد با این امید که ژن‌ها را مستقیما به رفتار‌ها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژن‌های کشف‌شده اثرات کوچکی داشتند.

ژن‌ها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، به‌تنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و روان‌درمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، اضطراب و اوتیسم می‌توانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.

در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجام‌شده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روان‌پزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتی‌بادی علیه گیرنده‌های کلیدی در سلول‌های عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر می‌شود و می‌تواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیف‌شده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتی‌بادی‌ها یا استفاده از دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها قابل درمان بود. مطالعات انجام‌شده روی بیمارانی که اولین دوره روان‌پریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتی‌بادی‌های حمله‌کننده به مغز را نیز داشتند.

به‌نظر می‌رسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده می‌شود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده می‌شود. مرد ۶۴ ساله‌ای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمن‌های حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتی‌بادی‌ها به نورون‌های مغز او است.

اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایش‌هایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روان‌پریشی انجام داده است. او میزان آنتی‌بادی‌ها را در نمونه‌های خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرنده‌های NMDA را هدف قرار می‌دهند. او می‌گوید مشخص نیست چگونه مجموعه‌ای از آنتی‌بادی‌ها می‌توانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روان‌پریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتی‌بادی‌ها ایجاد می‌شوند یا می‌توانند از سد خونی‌مغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل می‌کند) عبور کنند. او فرض می‌کند آنتی‌بادی‌ها از سد خونی‌مغزی عبور می‌کنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر می‌گذارند و به هذیان و توهم منجر می‌شوند.

دکتر لنوکس می‌گوید برای درک آسیب‌هایی که سیستم ایمنی می‌تواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزمایی‌هایی در این زمینه است.

مطالعه‌ی بیماران مبتلا به روان‌پریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان می‌دهد طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها ازجمله حذف آنتی‌بادی‌ها و مصرف دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها می‌توانند درمان‌های موثری باشند.

افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعه‌ای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده می‌شدند. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.

اختلالات متابولیک نیز می‌توانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژی‌خواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیر‌های انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روان‌پریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.

در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان می‌شوند. یکی از حوزه‌های فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدرات‌ها محدود است.

رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور می‌کند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتون‌ها را ایجاد کند که می‌تواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز به‌عنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.

کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهش‌های مغز را تامین می‌کند، می‌گوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمان‌های متابولیک را بر بیماری‌های روانی جدی بررسی کند.

نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران به‌طرز معناداری به این درمان‌ها پاسخ می‌دهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.

فقط درک سیستم ایمنی و سوخت‌و‌ساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از داده‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای تجزیه‌وتحلیل می‌شود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت می‌تواند به درمان‌های شخصی‌تر و بهتر منجر شود.

اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیست‌بانک بریتانیا داده‌هایی را منتشر کرد که نشان می‌داد افراد مبتلا به دوره‌های افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئین‌های التهابی مانند سیتوکین‌ها در خون خود بودند. طبق مطالعه‌ای دیگر، حدود یک‌چهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان می‌دادند. آگاهی از این موضوع می‌تواند مفید باشد، زیرا پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند بیماران مبتلا به التهاب به دارو‌های ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان می‌دهند.

پیشرفت‌های تازه‌ای در رابطه با درک علل زمینه‌ای اختلالات روانی پیش‌رو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راه‌های مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقه‌بندی بیماران به زیرگروه‌های مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروه‌های مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگر‌های زیستی را اعلام کردند که می‌تواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روان‌پریشی را پیش‌بینی کنند.

جستجو برای ابزار‌های تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع می‌شود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیه‌وتحلیل فیلم‌هایی از رفتار‌های حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.

موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئین‌ها و شبکه‌های مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزار‌های تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.

تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را می‌توان با کاهش فاصله‌ای که امروزه بین عصب‌شناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصب‌شناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان می‌کند درحالی‌که روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آینده‌ای را تجسم می‌کند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمان‌های استاندارد بهبود پیدا نمی‌کند، آزمایش آنتی‌بادی انجام شود.

به‌گفته‌ی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصب‌شناسی و روانپزشکی در کشور‌های آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصب‌شناسی به هم نزدیک‌تر هستند، به‌طوری‌که عصب‌شناسان درزمینه‌ی روانپزشکی آموزش می‌بینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینه‌ی عصب‌شناسی قرار می‌گیرند. این امر کار‌های پژوهشی را آسان‌تر می‌کند.

دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روان‌پریشی یا سندرم‌های روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده می‌شوند، ام‌آرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تست‌های آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز می‌کند تا با پیدا کردن سرنخ‌هایی از علت بیماری، درمان‌های بهتری برای آنها ارائه شود.

منبع: زومیت

باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک

دیگر خبرها

  • پیش بینی آرتروز ۸ سال زودتر، با هوش مصنوعی و یک آزمایش خون
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • محققان: با هوش مصنوعی می‌توان آرتروز را ۸ سال زودتر پیش‌بینی کرد
  • آیا باید از سرایت ویروس آنفلوانزای پرندگان به گاوها نگران باشیم؟
  • این افراد در خطر ابتلا به ام اس قرار دارند
  • سردرد‌های مکرر نشانه چیست؟
  • ویروس کرونا در بدن این مرد هلندی بیش از ۵۰ بار جهش داشت
  • چند باوراشتباه درباره بیماری ام اس
  • بیماران«ای‌ال‌اس» با امانت دادن تجهیزات به یکدیگر زنده‌اند
  • عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!